واکنش نماینده مجلس به رفتار اصلاح طلبان در دوماه اخیر
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۴۲۰۳۵
سخنگوی کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی در توئیتی به رفتار اصلاح طلبان در دوماه اخیر و همراهی آنها بااقدانمات رادیکالیسم علیه ایرانیت و اسلامیت،اشاره کرد.
علی خضریان سخنگوی کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس در توئیتی نوشت:
مرور رفتار اصلاح طلبان در دوماه اخیر، حاکی از شواهد متعددی است که نشاندهنده همراهی این جریان با کسانی است که توأمان با اقدام علیه ایرانیت و اسلامیت، دچار رادیکالیسم مضاعف شدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تجربه عینی اصلاحطلبان در همراهی با رادیکالها نشان میدهد که این راهبرد نه تنها موجب پیشبرد اهدافشان نشد؛ بلکه از موضع عبور از خاتمی و رفراندوم، ناچار به پذیرش پدرخواندگی اکبر هاشمی رفسنجانی شدند،که روزگاری با برچسب عالیجناب سرخپوش بهدنبال حذف او از صحنه سیاست بودند.
وضعیتی که باعث شد تا اصلاحطلبان بعد از یک تجربه رادیکالیسم در دوران دوم خرداد و همچنین در انتخابات سال ۱۳۸۸، به انتخاب ناگزیر ترکیبی از افراد جریان رقیب همچون علیاکبر ناطق نوری،حسن روحانی و علی لاریجانی برسند که زمانی درصد مخالفت با ایشان معیاری برای سنجش اصلاحطلبی بود!
سرنوشت اصلاحطلبان در آینده نیز به موضع و عملکرد امروزشان در قبال وقایع این روزها گره خورده است. لذا آنان که همراهی با رادیکالیسم را در بستر دوقطبی سازی اجتماعی و در نهایت یک پروژه انتخاباتی تحلیل میکنند، در حقیقت از دست دادن همین امکان حداقلی خود را به تماشا نشستهاند.
از منظر جامعه شناسی و قطع نظر از علل و عوامل وقوع، رادیکالیسم در محیط اجتماعی قابل تداوم نیست و این مهمترین پاشنه آشیل طرفداران اغتشاشات اخیر است.
در حقیقت رادیکالها بدون موضع رادیکال امکان پیشبرد اهداف خود را ندارند و با اصرار بر رادیکالیسم نیز باعث فروپاشی خود خواهند شد.
از آنجایی که یکی از ریشههای رفتار رادیکالی، غریزهگرایی در تصمیم و اقدام میباشد، راه تقابل با آن از مسیر عقلانیت میگذرد. لذا مواجهه رادیکالی با رادیکالیسم، تنها به تقویت و استمرار رادیکالیسم کمک میکند و دیگر سستی عقلانی و ناواقعگرایی آن در معرض داوری مردم قرار نمیگیرد.
آنچه در جنگ روایتها میبایست مورد توجه دلسوزان ایران عزیز قرار گیرد،تبیین درست حقایق و کشف حجاب از چهره خشن و دیکتاتور رادیکالها،در جهت ساخت ذهنیت اجتماعی از ایرانستان پس از جمهوری اسلامی است.این مهم میتواند تاریخ مصرف اقلیت رادیکال را هرچه زودتر به نقطه پایان برساند./خانه ملت
منبع: فردا
کلیدواژه: اصلاح طلبان خضریان اصلاح طلبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۴۲۰۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مرغ آمریکاییها غاز است!
از دید غربزدگان، دستگیری و ضرب و جرح دانشجویان، چون در خاک آمریکا و اروپا انجام میشود مصداق امنیتسازی و ایجاد ثبات و یکدستی مواضع است و باید به آن احترام گذاشت! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، محمدحسین مهدویزادگان در یادداشتی نوشت: دستگیری 900 دانشجو در دانشگاههای کالیفرنیا و تگزاس، ورود پلیس ضدشورش به حریم دانشگاهها با اجازه رسمی از نهادهای قانونی قدرت در آمریکا، ضرب و جرح شدید دانشجویان توسط پلیس فدرال و وعدههای انتخاباتی نامزدهای 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه (بایدن و ترامپ) مبنی بر اخراج دانشجویان معترض به رژیم صهیونیستی از دانشگاهها و حتی در صورت امکان خاک آمریکا، جملگی تبدیل به تیتر رسانههای غربی شدهاند. از سوی دیگر، تعمیم اعتراضات دانشجویی ضدصهیونیستی در آمریکا به کشورهای اروپایی، منجر به آن شده تا پلیس و نهادهای امنیتی کشورهای انگلیس، آلمان، فرانسه، ایتالیا، سوئد، فنلاند و دانمارک نیز مواضع مشابهی علیه دانشجویان منتقد نسلکشی صهیونیستها در غزه مطرح کرده و با وعده سختترین مجازاتها به خیال خود از وقوع این اعتراضات پیشگیری کنند!
1- اگر چه تونل وحشت نهادهای سیاسی و امنیتی غرب برای دانشجویان نتوانسته آنها را از مسیر انسانیت و غیرت منحرف کند اما سکوت برخی جریانات سیاسی در داخل کشورمان در قبال آنچه در آمریکا و اروپا میگذرد، جای بسی تأمل و البته شرم دارد!
در جریان اغتشاشات سالهای 78 و 88 و حتی در بحبوحه زمانی فتنهای که سال 1401 با محوریت و مدیریت پشت پرده فمینیستهای دوآتشه جریانات ضدانقلاب و برانداز داخلی و خارجنشین شکل گرفت، برخی احزاب اصلاحطلب و در راس آنها حزب اتحاد ملت به رهبری آذر منصوری (رئیس خودخوانده جبهه اصلاحات) بدترین و سختترین مواضع ممکن را در اتهامزنی به نظام جمهوری اسلامی و ساختار حقوقی و امنیتی جاری در آن اتخاذ کرده و از همافزایی با جریانهای ضدانقلاب مانند سلطنتطلبان و منافقین تروریست ابایی نداشتند. آنها مدعی بودند به قداست حریم دانشگاه اعتقاد عمیق دارند و دانشجو آزاد است هر گونه میخواهد رفتار کرده و شعار دهد و کسی نیز نباید جلودار آن باشد. در این مجال قصد نقد این رویکرد و تفکر را نداریم اما سوال اساسی این است: اگر دانشگاه دارای چنین قداست ذاتی و حریم محکمی است، چرا هماکنون از اردوگاههای رسانهای روشنفکر و غربزده داخلی صدایی در حمایت از دانشجویان آمریکایی و اروپایی مخالف نسلکشی کودکان فلسطینی مشاهده نمیشود؟!
2- صورتمساله مشخص است: از دید این غربزدگان، دستگیری و ضرب و جرح دانشجویان، چون در خاک آمریکا و اروپا انجام میشود مصداق امنیتسازی و ایجاد ثبات و یکدستی مواضع است و باید به آن احترام گذاشت(!) به نظر میرسد خط قرمز اصلاحطلبان نه آزادی است، نه دانشگاه، نه آزادی بیان، بلکه این قداست(!) آمریکاست که خط قرمز آنها در تحلیلها و گفتارهای رسانهای و حزبی محسوب میشود! سکوت بسیاری از احزاب اصلاحطلب در قبال اعتراضات غیرتمندانه دانشجویان آمریکایی و اروپایی، جلوهای از بدیهیات حاکم بر تفکر و مانیفست حزبی و دستورالعمل سیاسی این گروههاست. در اینجا ما با نوعی پارادوکس مدیریت شده مواجه هستیم که در آن رفتارها و ارزشها اصالت نداشته و این ساختارها هستند که حسن یا قبح یک رفتار یا گفتار را تعیین میکنند. گویا نظریه «ساختار - بازیگر» که توسط کنت والتز بر مبنای نگاه نئورئالیستی وضع شده، تبدیل به یک الگوی ثابت ذهنی و تحلیلی در میان اصلاحطلبان و حامیان فتنه شده است! جایی که ساختار نسبت به بازیگران اصالت داشته و بازیگرانی که نخواهند در قالب آن بگنجند، جایی در آن ندارند.
آنگونه که اصلاحطلبان تندرو و روشنفکران غربزده نسبت به ساختار جاری قدرت در غرب ارزش و احترام قائل هستند، خود شهروندان و حتی برخی سیاستمداران غربی نیستند! پلیس فدرال و دیوان عالی آمریکا، در این نگاه مسموم دارای ارزش هستند زیرا متعلق به ساختار قدرت در غرب هستند؛ آنها میتوانند هزاران دانشجو را سرکوب کرده و آنها را تا آنجا که میتوانند ضرب و جرح کنند و بعد هم با تحسین مدعیان آزادی بیان و حقوق بشر روبهرو شوند. این همان سیکل معیوبی است که ورودی و خروجی آن هر 2 بر اساس «غربپرستی» به جای «بها دادن به اصالتها و ارزشها» در آمریکا و اروپا شکل گرفته و البته، از سوی جریانات واداده داخلی نیز مورد کرنش و احترام واقع میشود.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/